مطالعه نقش سرمایه اجتماعی و فرهنگی بر مسئولیت‌پذیری محیط‌زیستی (مورد مطالعه: شهر خوی)

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 استادیار، جامعه شناسی، گروه علوم اجتماعی، دانشکده حقوق وعلوم اجتماعی، دانشگاه تبریز، تبریز،

2 استاد، جامعه شناسی، گروه علوم اجتماعی، دانشکده حقوق وعلوم اجتماعی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران

3 دانش آموخته کار شناسی ارشد، جامعه شناسی، گروه علوم اجتماعی، دانشکده حقوق وعلوم اجتماعی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران

4 دانشجوی دکتری، جامعه شناسی، گروه علوم اجتماعی، دانشکده حقوق وعلوم اجتماعی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران

10.22080/jsn.2024.27917.1077

چکیده

زمینه و هدف:امروزه بشر با مخاطرات محیط زیستی عدیده­ای از جمله تخریب منابع طبیعی، کاهش تنوع زیستی، افزایش گازهای گلخانه‌ای و آلودگی منابع طبیعی روبرو است. با افزایش آلودگی‌های محیط زیستی، زندگی اجتماعی انسان نیز تحت تأثیر قرار می‌گیرد. اقدامات مؤثر برای کنترل و پیشگیری از آلودگی‌ها، نه تنها به حفظ تعادل و استمرار منابع طبیعی بلکه به بهبود کیفیت زندگی انسان‌ها کمک می‌کند. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف مطالعه نقش سازه های سرمایه اجتماعی و فرهنگی بر مسئولیت پذیری زیست محیطی شهروندان بالای 20 سال شهر خوی» انجام یافته است.
روش شناسی: روش پژوهش حاضر پیمایشی، تعداد نمونه 384 نفر و نمونه­گیری به صورت خوشه­ای و تصادفی است. به این منظور جامعه آماری (براساس مناطق شهرداری)، به خوشه‌های مختلف تقسیم شده است و سپس نمونه­ ها به صورت تصادفی براساس نسبت جمعیت هر منطقه به کل جامعه، انتخاب شده­اند. ابزار تحقیق، پرسشنامه محقق ساخته است که اعتبار ابزار اندازه­گیری آن به شکل صوری منطبق بر منطق و قضاوت متخصصان و خبرگان مربوط به این حوزه است و برای سنجش پایایی آن از روش محاسبه ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها نرم افزار SPSS به­کار رفته است.
یافته ­ها: نتایج تحقیق نشان می­دهد متغیرهای سرمایه اجتماعی، مشارکت اجتماعی، شبکه ­های اجتماعی، اعتماد اجتماعی و سرمایه فرهنگی رابطه مثبتی با مسئولیت پذیری محیط زیستی دارند. نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان می دهد 1/11 درصد تغییرات متغیر مسئولیت پذیری محیط زیستی به وسیله دو متغیر «سرمایه اجتماعی» و «سرمایه فرهنگی» تبیین می شود.
نتیجه ­گیری:براساس نتایج، متغیر سرمایه اجتماعی در مقایسه با متغیر سرمایه فرهنگی سهم بیشتری در تبیین متغیر مسئولیت پذیری محیط زیستی دارد.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

The Study of the Role of Social and cultural capital in environmental responsibility (Case study: Khoy City)

نویسندگان [English]

  • Fattaneh Hajilou 1
  • Mohammad Abbaszadeh 2
  • Mohammad Abbaszadeh 3
  • Bahman Ranjegar GhaleKandi 4
1 Assistant Professor in Sociology, Department of Social Sciences, Faculty of Law and Social Sciences, Tabriz University, Tabriz,
2 Professor in Sociology, Department of Social Sciences, Faculty of Law and Social Sciences, Tabriz University, Tabriz, Iran.
3 Master of Art in, Sociology, Department of Social Sciences, Faculty of Law and Social Sciences, Tabriz University, Tabriz, Iran
4 PhD candidate in sociology, Department of Social Sciences, Faculty law and Social Sciences, Tabriz University, Tabriz, Iran
چکیده [English]

Context and Purpose: Today, humanity faces numerous environmental risks, including the degradation of natural resources, loss of biodiversity, increased greenhouse gases, and pollution of natural resources. As environmental pollution increases, human social life is also affected. Effective measures to control and prevent pollution help maintain the balance and sustainability of natural resources and improve the quality of human life.
This research aims to study the role of social and cultural capital in environmental responsibility and was conducted based on a survey method. Methodology: The researched society was citizens of Khoy City and 384 participants as sample were selected through cluster random sampling. The target population was chosen based on municipal districts, and then samples were randomly selected based on the population ratio of each district to the total population. The research tool was a questionnaire, and its validity was determined through expert judgment while reliability was measured by Cronbach's alpha coefficient. SPSS software was used for data analysis.
Findings: The results of the study show that social capital through social participation, social networks, and social trust have a positive relationship with environmental responsibility. Cultural capital also, has a positive relationship with ecological responsibility. The results of multiple regression analysis indicate that 11.1% of the variance in ecological responsibility is explained by the two variables of social capital and cultural capital.
Conclusion: According to the results, social capital has a greater role in defining environmental responsibility than cultural capital.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Environmental responsibility
  • environment
  • social capital
  • cultural capital
  • social trust